مقایسه تحلیلی عملکرد نرم افزارهای شبیه ساز مبحث نوزده
مقایسه تحلیلی عملکرد نرم افزارهای شبیه ساز مبحث نورده نامۀ معماری و شهرسازی43 3 مقایسه تحلیلی عملکرد نرم افزارهای شبیه ساز مبحث نوزده مقررات ملی چکیده تلاش جامعه مهندسان برای کاهش مصرف انرژی در بخش ساختمان در ایران به تدوین مقررات ملی مبحث نوزده و همچنین تدوین نرم افزارهایی چون »مبنا« و “19 BCS “بر مبنای آن مقررات منجر شده است. دقت و حساسیت این نرم افزارها، عامل مهمی در انتخاب راهکارهای کاهش مصرف انرژی در ساختمانها به شمار میرود. بالا بودن ضریب خطای نرم افزارها، برنامه ریزی برای بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان را با مشکل مواجه خواهد کرد. هدف از این مقاله بازبینی و اعتبارسنجی صحت نتایج محاسبه شده توسط نرم افزارهای مبنا و 19 BCS است. به این منظور با استفاده از روش جعبه سیاه و تکنیک ALAC به اعتبارسنجی و با استفاده از روش تحلیل ایستا به بازبینی دو نرم افزار فوق پرداخته ایم. در این مطالعه ایرادات این دو نرم افزار از جنبه های مختلف بررسی شد. نتایج محاسبات حاکی از آن بود که تفاوت توان حرارتی محاسبه شده توسط نرم افزار مبنا با حالت مرجع بیش از ٥.٢ برابر محاسبات دستی است. از آنجا که این اشکالات میتواند طراح را به ارائه راهکارهایی نامناسب با هزینه های بیشتر برای بهینه سازی ساختمان سوق دهد، لذا در بخش نهایی، راهکارهایی برای تصحیح و استفاده درست از این نرم افزارها به منظور کاهش مصرف انرژی در ابنیه با عایق کاری حرارتی و دیگر روشها ارائه شده است. کلیدواژه ها: مبحث نوزده، نرم افزار ساختمان، مقررات ملی، بازبینی، اعتبارسنجی، صرفه جویی انرژی. مقدمه بحران انرژی به عنوان مهمترین مسئله قرن اخیر تلاش بسیاری از متخصصان را برای کاهش مصرف و استفاده از انرژیهای پاک برانگیخته است. انرژی به عنوان نیروی محرکه صنعت، نقش اساسی در توسعه ملی دارد و از مهمترین عوامل توسعه اجتماعی، صنعتی و رفاه جامعه به شمار میرود. اکثر ً کشورهای پیشرفته در آغاز قرن جدید برنامه کوتاه مدت و بلندمدت خودکشورهای جهان خصوصا را به منظور بهبود وضعیت انرژی با دیدگاه محیط زیست مشخص کرده اند و در حال پیاده سازی آن هستند )مهدوینژاد، 1392 ،36 .)از جمله تدابیری که برای کاهش مصرف انرژی در بخش ساختمان و همچنین ترویج بهینه سازی انرژی ابنیه در اجتماع در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بهکار برده شده، رتبه بندی و برچسب انرژی ساختمان است )مهدوینژاد و دیگران، 1391 ، 42 .)این برنامه ً ها اصولا بر اساس مقرارت ملی انرژی در ساختمان در هر کشور تدوین شده اند. در ایران بخش ساختمان با اختصاص بیش از 40 %کل مصرف انرژی کشور، بالاتر از بخشهای حمل ونقل، صنعت، و کشاورزی قرار گرفته و بنابراین برنامه ریزی و اقدامات ملی را برای کاهش این سهم ضروری میکند )دفتر برنامه ریزی کلان برق و انرژی، 1389 .) مبحث 19 مقررات ملی ساختمان شامل راهکارها و تمهیداتی است که اجرای صحیح آنها سبب کاهش مصرف انرژی و همچنین سبب افزایش سطح آسایش افراد در ساختمان میشود. این قانون در سال 1370 به تصویب هیئت وزیران رسید که اقدامی بنیادی در رسیدن به این هدف بود. برای بهینهسازی انرژی ساختمانها میتوان عملکرد حرارتی ساختمان یا جدارهای آن را بر مبنای شاخصهای تعیینشده در مبحث 19 ارزیابی و بر آن اساس اقدام به پیشنهاد راهکارهای بهینهسازی کرد. هرچند روند ارزیابی عملکرد حرارتی ساختمان کار پیچیده ای نیست اما برای تشویق هرچه بیشتر مهندسان ساخت و ساز ابنیه به استفاده از مبحث ١٩ ،نرم افزارهای شبیه سازی این مبحث که محیطی ساده تر و جذابتر دارند نیز تدوین شده اند )12, 2012., al et Mahdavinejad .)دقت و حساسیت این نرمافزارها عامل مهمی در میزان تأثیر راهکارهای ارائه شده برای کاهش مصرف انرژی محسوب میشود. در صورت زیاد بودن ضریب خطای نرمافزارها، اعمال راهکارهای پیشنهادی نیز به کاهش مصرف انرژی به میزان پیشبینیشده منتج نمیشود و این امر به نافرجامی برنامهریزیهای ملی برای کاهش مصرف انرژی منجر خواهد شد. در این مطالعه دو نرمافزار تهیه شده بر مبنای مبحث 19 بررسی شده اند تا مشخص شود در چه محدودهای میتوان برای بهینهسازی ابنیه از آنها استفاده کرد. معرفی نرمافزارهای بهکار رفته در تحقیق – نرمافزار 19 BCS نرمافزار 19 BCS در سال ١٣٨٤ توسط شرکت چکاد تحت عنوان شبیه ساز مبحث ١٩ و بهمنظور کاربری آسان برای بررسی مبحث 19 مقررات ملی ساختمان در زمینه صرفه جویی مصرف انرژی تولید شد. این نرمافزار براساس محاسبه ضرایب انتقال حرارت و توان حرارتی جدارها، عملکرد حرارتی ساختمان را بررسی قرار میکند. هدف این نرمافزار آن است که کاربر بتواند از طریق وارد کردن ویژگیهای عناصر ساختمان از قبیل دیوارها، سقفها، و غیره تحت کاربریهای انتخاب شده، میزان برازش ساختمان بر مقرارت ملی را بسنجد. با اینحال محاسبات این نرمافزار از محدوده مبحث ١٩ فراتر میرود و میتواند بار روشنایی، بار ناشی از تجهیزات، بار ناشی از حضور افراد، بار تعویض هوا، بار هدایتی پنجره، بار هدایتی و تشعشعی درب، سقف و دیوار، بار هدایتی کف، و تابش دریافتی از خورشید را برای هر طبقه بهصورت جداگانه محاسبه و اعالم کند. در مرحله بعد کاربر میتواند از طریق بخش بهینه سازی و با توجه به پیشنهادهای نرمافزار که به دو قسمت توصیه های مقایسه تحلیلی عملکرد نرمافزارهای شبیه ساز مبحث نوزده … نامۀ معماری و شهرسازی45کلی این مبحث و پیشنهادهای مربوط به عناصر که در بخش »محاسبات« در قسمت بهینه سازی قرار دارد، تغییرات لازم )در عایق حرارتی یا مصالح( را برای بهینه سازی در محیط شبیه سازی شده نرم افزار اعمال و نتایج محاسبه شده توسط نرمافزار را مشاهده کند. همچنین این نرمافزار محاسبات مربوط به هزینه های بهینه سازی و مدت زمان برگشت سرمایه و همچنین محاسبه بارهای گرمایشی و سرمایشی سالیانه و بار گرمایشی و سرمایشی مربوط به هر ساعت از ماه را نیز ارائه میدهد. همچنین امکان ورود اطلاعات جدید )شامل تعریف مصالح جدید، اضافه کردن شهر، تعریف کاربری جدید( در این نرمافزار درنظر گرفته شده است. البته در این پژوهش فقط قابلیتهای این نرم افزار در محدوده مبحث ١٩ مطالعه شده و سایر قابلیتهای این نرمافزار بررسی نشده است. – نرمافزار مبنا 19: ویرایش اولیه نرمافزار مبنا ١٩ ابتدا در سال ١٣٨٦ توسط شرکت آمال پویان و سپس با اعمال تغییراتی در سال ١٣٨٧ توسط شرکت مشاوران بهسازی، نوسازی انرژی )مبنا( برای انجام محاسبات مبحث ١٩ ارائه شد. در این نرمافزار نیز کاربر با وارد کردن ویژگیهای پروژه شامل موقعیت پروژه، اقلیم، ویژگیهای فیزیکی و جدارههای ساختمان، کاربری بنا و بر اساس محاسبات ضرایب انتقال حرارت و توان حرارتی جدارهها، میزان برازش ساختمان بر اساس محاسبات مطلوب در مبحث 19 مقرارت ملی را میسنجد. در این نرمافزار امکان تعریف اطلاعات جدید از قبیل مصالح و… جهت محاسبه عملکرد حرارتی ساختمان وجود دارد. در ویرایش ٤.١ این نرمافزار، مواردی از قبیل امکان ذخیره یک یا چند پروژه در یک فایل، امکان وارد کردن فایلهای پروژه به نرمافزار، امکان افزودن شهرهای جدید، کنترل نوع، محدوده و تناسب دادههای ورودی، امکان مشاهده ضرایب هدایت حرارتی و توان حرارتی مرجع و طرح و مشخصات جدارها، بانک تصویری مصالح، جدارهای پیشفرض برای انواع مختلف عایق و عناصر ساختمانی، قابلیت تعیین اینرسی حرارتی ساختمان و جرم سطحی مفید آن به نرمافزار اضافه شده است. روش تحقیق 1 معمولا هنگامیکه قصد بررسی عملکرد یک نرمافزار را داشته باشیم، از دو روش بازبینی 2( V & V )برای آزمایش نرم افزار استفاده میکنیم. بازبینی به مجموعه فعالیتهایی اعتبارسنجی اشاره دارد که اطمینان میدهند نرم افزار یک تابع خاص را به درستی پیاده سازی میکند. ولی اعتبارسنجی به مجموعهای متفاوت از فعالیتها اشاره دارد که اطمینان میدهند نرم افزار ایجاد شده منطبق با نیازهای مشتری است. در واقع در بازبینی سعی داریم به این نکته پاسخ دهیم که »آیا محصول را درست ایجاد میکنیم؟« و در اعتبارسنجی این سؤال پیش روی ما است که »آیا محصول درستی را ایجاد میکنیم؟« )مقدسی، ١٣٨٩ .)در این پژوهش هر دو روش بازبینی و اعتبارسنجی برای آزمایش نرمافزارها مدنظر قرار گرفته است. در اعتبارسنجی نرمافزارها از روش جعبه سیاه و تکنیک ALAC بهره گرفتهایم. بازبینی نرمافزارها نیز با استفاده از روش تحلیل ایستای مجرد انجام شده است که جزئیات تحلیل و نتایج آن در پی میآید. اعتبارسنجی نرمافزارها اعتبارسنجی نرم ً افزارها معمولا به دو روش جعبه سفید یا جعبه سیاه انجام میشود. روش جعبه سفید )یا جعبه شیشه ای( با تحلیل کدنویسیهای نرمافزار سعی در یافتن ایرادات ماژولها یا الگوریتم داده ها دارد. این روش بیشتر توسط مهندس نرمافزار و در مرحله برنامهنویسی انجام میشود. در مقابل، روش جعبه سیاه )یا عملگرا( زمانی انجام میشود که نرمافزار به محیط تجاری عرضه شده است. در این مرحله معمولا امکان دسترسی به منبع کدنویسی نرم افزار وجود ندارد و مبنای کار فقط فایل اجرایی نرم افزار است. در روش جعبه سیاه سعی در یافتن خطاهایی در دسته بندی زیر داریم: ١ )توابع غلط یا حذف شده، ٢ )خطاهای رابطه، ٣ )خطا در ساختمان دادهها یا دسترسی به بانک اطلاعات خارجی، ٤ )خطاهای رفتاری یا کارایی و ٥ )خطاهای آمادهسازی و اختتامیه )مقدسی، 1389 .) باتوجه به اینکه نرم افزارهای مبنا و 19 BCS مدت زمان زیادی است که به بازار عرضه شدهاند، برای 3 برای اعتبارسنجی آنها از روش جعبه سیاه استفاده شد. همچنین تکنیک عمل به مثابه مشتری یا ALAC آزمایش نرمافزارها انتخاب شد. در این تکنیک پژوهشگران خود را به عنوان مشتریان فرضی نرمافزار قلمداد میکنند و با طی کردن مسیری مشابه سایر کاربران سعی در یافتن ایرادات موجود در نرمافزار را دارند )141, 2001, Rakitin .)در این پژوهش یک نمونه کوچک ساختمان مسکونی در اقلیم سرد و خشک انتخاب شد و عملکرد حرارتی آن ابتدا بهوسیله هر یک از نرمافزارها و سپس با محاسبات دستی بررسی گردیدند. سپس تمامی نتایج با یکدیگر مقایسه شدند و دلائل وجود اختلاف بین آنها تحلیل شد. – معرفی نمونه مورد مطالعه نمونه مورد مطالعه در این مقاله، ساختمانی واقع در شهر بروجرد اقلیم سرد و نیمه خشک است. محاسبات دستی براساس مقررات مبحث ١٩ در ابتدا محاسبات مربوط به انتقال حرارتی در تمامی جدارها و توان حرارتی بنا به صورت دستی انجام شد. روند و مرجع تمامی اعداد بهکار برده شده برای محاسبه، روش کارکردی ویرایش سوم مبحث 19 مقررات ملی ساختمان بوده است )شورای تدوین مقررات ملی ساختمان، ١٣٨٩ .)در گامهای بعدی داده هایی در فرآیند محاسبه تأثیرگذار هستند را دسته بندی و آنها را با یکدیگر مقایسه کرده ایم تا مشخص شود خطا در فرآیند محاسبه توسط نرمافزارها در کدام قسمت روی میدهد. مقایسه دادههای مربوط به مساحتها در فرآیند انجام محاسبات مساحت خالص هر جدار محاسبه گردید و سپس اعداد بهدست آمده ً به نرمافزارها نیز منتقل شد. بهصورت کلی مساحتهایی که مبنای جهت انجام محاسبه عینا محاسبه در هر سه روش قرار گرفته است مشابه هستند به استثنای کف شماره 1 ،طبق مبحث 19 مقررات ملی ساختمان در انجام محاسبات در مورد کف مجاور خاک، محیط آن مبنای انجام محاسبات قرار میگیرد )شورای تدوین مقررات ملی ساختمان، ١٣٨٩)؛ اما در نرم افزار مبنا گزینه ای جهت وارد کردن محیط کف مجاور خاک وجود ندارد و نرمافزار مساحت کف مجاور خاک را مبنای محاسبه قرار میدهد به این ترتیب عددی که مبنای محاسبه ضریب انتقال حرارت کف در نرمافزار مبنا قرار گرفت 69.37 بود، این درحالی است که همین عدد در نرمافزار )BCS19 ) و محاسبات دستی 12.27 است. این تفاوت همانطور که نشان داده شده، باعث ایجاد اختلاف در محاسبه ضرایب انتقال حرارتی در کف میشود و این امر باعث خطا در محاسبه توان حرارتی کل ساختمان میگردد. مقایسه دادههای مربوط به ضرایب کاهش بهکار رفته برای جدارها ضریب کاهش مبین اختالف دمای فضای کنترل شده و کنترل نشده نسبت به اختالف دمای فضای کنترل شده و هوای آزاد است. این اختالف دما سبب میشود تا انتقال حرارت از جدارهای مجاور فضای کنترل نشده کمتر از مقدار انتقال حرارت از جدارهای مجاور خارج باشد. در نتیجه، الزم است این کاهش اختالف دما با استفاده از یک ضریب کاهش در محاسبات لحاظ شود. بههمین علت در خصوص جدارهای در تماس با فضاهای کنترل نشده باید بحث ضریب کاهش و تأثیر آن در محاسبه توان حرارتی در نظر گرفته شود )محمد کاری و همکاران، 1385 .) طبق محاسبات دستی و شرایط موجود، کف شماره 1 ،دیوارهای شماره 3 و 4 و 6 ،در شماره 3 شامل این ضریب کاهش میشوند. نرمافزار BCS19 این ضرایب کاهش را به استثنای دیوار شماره 3 اعمال کرده است. در این نرمافزار بهصورت کلی درها و پنجرههایی که مجاور فضای کنترل نشده قرار میگیرند با اینکه طبق فرآیند محاسبه توسط نرمافزار تعیین میشود که کدامیک از درها یا پنجرهها مجاور فضای کنترل نشده است، اما این ضریب کاهش در محاسبه توان حرارتی این عناصر در نظر گرفته نمیشود؛ لذا محاسبه ضریب انتقال حرارتی جدار به طور دقیق محاسبه نخواهد شد. در نرمافزار مبنا علیرغم معین کردن عناصر مجاور فضای کنترل نشده هیچگونه ضریب کاهشی برای محاسبه توان حرارتی این عناصر در نظر گرفته نشده است که این مسئله باعث ایجاد خطا در محاسبه توان حرارتی جدارهایی میگردد که شامل این ضریب کاهش هستند و در نهایت این امر به خصوص در محاسبات با مقیاس بزرگتر موجب ایجاد خطا در محاسبه توان حرارتی کل میشود. مقایسه داده های مربوط به محاسبات ضرایب انتقال حرارت جدارها همانگونه که از محاسبات حاصل از هر سه روش مشاهده میشود، داده های حاصل مشابه نیستند. این اختالف در مقدار دادههای به دست آمده بیشتر ریشه در عدم مطابقت داده های مربوط به ضرایب انتقال حرارت عناصر تعریف شده در پایگاه دادههای نرمافزارها با داده های مبحث 19 مقررات ملی ساختمان دارد که این عدم تطبیق در نرمافزار BCS19 بیشتر دیده میشود. البته در هر دو نرمافزار امکان تعریف مصالح جدید و وارد کردن ضرایب انتقال حرارت آنها به صورت دستی وجود دارد که میتواند به حل این مشکل کمک کند. اما به هر حال عدم تطبیق داده های موجود در پایگاه داده های این نرمافزارها با دادههای مبحث 19 مقررات ملی ساختمان خود ضعف بزرگی است که نتیجه آن دورکردن نتایج محاسبات از واقعیت است که این امر خود به اتخاذ تصمیم نادرست منجر میشود نداشتن رابط گرافیکی با کاربر در هر دو نرم افزار بررسی شده، اعداد و ارقام مربوط به مساحت اجزای ساختمانی اعم از دیوارها، سقفها، پنجرهها و… باید بهصورت دستی محاسبه و در نرمافزار وارد شوند. این شیوه ورود اطلاعات علاوه بر زمانبر بودن، احتمال ایجاد خطاهای فردی در محاسبات را افزایش میدهد. باتوجه به پیشرفت نرمافزارهای سهبعدیسازی و گسترش استفاده از آنها در جامعه معماری، استفاده از مدل سه بعدی ساختمان برای ورود اطالعات میتواند به ترغیب بیشتر جامعه معماری به استفاده از این نرمافزارها، افزایش سرعت محاسبات و کاهش خطاهای محاسباتی کمک شایان توجهی کند. – ضعف در الیهبندی نقاط اتصاالت جدار )لحاظ نکردن تأثیر پلهای حرارتی( هر دو نرمافزار بررسی شده، مصالح بهکار رفته از ابتدا تا انتهای جدار را دارای ضخامتی یکسان فرض کردهاند؛ درحالیک ً ه در محیط واقعی اجرا معمولا این اتفاق رخ نمیدهد و به خصوص در محل اتصاالت )اعم از اتصال دیوارهای خارجی به بام نهایی، سقف طبقات و کف روی خاک؛ اتصال اجزای سازهای تیرها و ستونها به جدارها؛ اتصال دیوارهای داخلی به دیوارهای خارجی؛ درزهای انبساط و انقطاع؛ و محل نورگیرها و بازشوهای موجود در جدار( احتمال بروز انقطاع یا تغییر ضخامت موضعی در مصالح )به خصوص عایقکاری حرارتی( وجود دارد. لذا برای اطمینان از عدم وجود پل های حرارتی، باید امکان مدلسازی دقیقتر و جزئیتر در این بخشهای جدار فراهم باشد. ضمن اینکه در هیچیک از نرمافزارهای بررسیشده امکان ورود اطلاعات مربوط به طول پلهای حرارتی وجود ندارد، درحالیکه لزوم بررسی این موضوع و روشهای محاسبه آن به صراحت در پیوستهای مبحث ١٩ و سایر مراجع معتبر )ریاضی، ١٣٨٥ )ذکر شده است. – به روز نبودن داده های حرارتی مصالح با بررسی داده ه ای مربوط به ضرایب هدایت حرارت مصالح موجود در هر دو نرمافزار و مقایسه مقادیر آنها با اعداد موجود در مبحث ١٩ مقررات ملی ساختمان، موارد متعددی از عدم هماهنگی مشاهده شد. اگرچه امکان ورود داده های صحیح در هر دو نرمافزار وجود دارد ولی عدم هماهنگی بانک اطلاعاتی اولیه نرم افزارها با مقادیر استاندارد میتواند به اختالف در نتایج منجر شود. – درنظر نگرفتن ضریب تصحیح انتقال حرارت مرجع )ضریب γ) با توجه به اینکه مبحث ۱۹ برای ساختمانهایی با شرایط خاص دریافت و ذخیره تابش خورشیدی، تخفیفهایی را برای میزان ضریب انتقال حرارت مرجع قائل شده است، نرمافزار باید مواردی نظیر زاویه متوسط رؤیت موانع اطراف ساختمان و ضریب انتقال حرارت شیشه پنجرهها را نیز در کنار مساحت و موقعیت سطوح نورگذر، حجم فضای کنترلشده، وزن مخصوص خشک مصالح و جرم سطحی مؤثر جدارهای داخلی در اختیار داشته باشد تا بتواند با درنظر گرفتن شاخص خورشیدی و گروه اینرسی ساختمان، ضریب γ را نیز در محاسبات حرارتی ساختمان لحاظ کند )شورای تدوین مقررات ملی ساختمان، ١٣٨٩ .)البته الزم به ذکر است که این ایراد در ویرایش ٤.١ نرمافزار مبنا برطرف شده ولی در نرمافزار 19 BCS همچنان باقی است. ً نرمافزار 19 BCS به این نکته اهمیتی نمیدهد که عایق در کدام قسمت از جدار )سمت ضمنا داخلی یا سمت بیرونی آن( قرار میگیرد. محل قرارگیری عایق اگرچه بر روی میزان انتقال حرارت جدار بیت أثیر است، اما بر موارد دیگری از جمله محل بروز میعان در جدار ساختمانی، تعیین گروه اینرسی حرارتی ساختمان و از همه مهمتر مشخص شدن نقاط انقطاع در عایقکاری حرارتی اثرگذار خواهد بود. در واقع صرف دانستن اینکه چه مصالحی و با چه ضخامتهایی در جدار وجود دارد برای بررسی عملکرد حرارتی آن کفایت نمیکند. – عدم پیشنهاد ابعاد مناسب برای سایبانً جامعی از سایبانهای مناسب برای شهرهای مختلف در پیوست ١٠ مبحث ١٩ ،فهرست نسبتا کشور پیشنهاد شده است )شورای تدوین مقررات ملی ساختمان، ١٣٨٩ .) اگرچه این مبحث وجود سایبان را به عنوان یک الزام مطرح نکرده، ولی بهتر است نرمافزار هم بتواند با توجه به عرض و ارتفاع پنجره، ابعاد مناسب سایبانهای عمودی و افقی را برای آن پیشنهاد دهد. نتیجه گیری نتایج به دست آمده از انجام محاسبات تعیین توان حرارتی ساختمان مورد مطالعه توسط دو نرمافزار مبنا و 19 BCS و همچنین محاسبات دستی، نشانگر وجود اختلاف بین اعداد نهایی به دست آمده برای توان حرارتی کل طرح و توان حرارتی مرجع بین محاسبات دستی و محاسبات نرمافزاری است. میزان این اختالف در نرمافزار مبنا بیشتر بود. از طرف دیگر باید توجه کرد که اختتلاف بین توان حرارتی کل طرح و توان حرارتی مرجع است که تعیین میکند ساختمان مورد مطالعه ما جهت بهینهسازی به چه مقدار کاهش توان حرارتی نیاز دارد تا برآن اساس راهکارهایی بهمنظور این کاهش ارائه شود. هر چه این اختالف بیشتر باشد راهکارهای بهکار گرفته شده سختگیرانهتر و با هزینه مالی و انسانی بیشتری همراه خواهد بود. اختلاف بین توان حرارتی کل طرح و توان حرارتی مرجع در انجام محاسبات دستی و محاسبات نرمافزار BCS19 نزدیک به هم هستند و در نتیجه راهکارهای منتج از محاسبات توسط هر دو روش بهمنظور بهینهسازی نیز تا حدودی شبیه به هم خواهند بود. اما در نرمافزار مبنا این اختالف نزدیک به ٥.٢ برابر محاسبات دستی است، به گونهای که موجب اتخاذ راهکارهایی ک ً امال متفاوت جهت بهین هسازی نسبت به راهکارهای ارائه شده توسط نرمافزار BCS19 و محاسبات دستی میشود. این امر در بهترین حالت موجب صرف هزینههای مالی تهیه مصالح مازاد بر نیاز ساختمان و هزینههای انسانی نصب آنها میشود. از طرف دیگر ممکن است بر اساس این محاسبات اشتباه، راهکارهایی ارائه شود که در بهینهسازی حرارتی ساختمان نتیجه عکس داشته باشد و باعث افزایش بار سرمایشی و گرمایشی ساختمان شود. از اینرو نظارت دقیقتر و حساسیت بیشتر در مورد طراحی و ارائه نرمافزارهای شبیه ساز مبحث 19 مقررات ملی ساختمان به عنوان تنها مرجع رسمی محاسبات انتقال حرارت در ساختمان امری ضروری است که در صورت توجه نکردن به آن موجب ارائه راهکارهایی نامناسب و افزایش هزینههای بهینه سازی ساختمان خواهد شد. همچنین در ادامه راهکارهایی برای تصحیح و استفاده درست از این نرمافزارها بهمنظور کاهش مصرف انرژی در ابنیه ارائه میشود: 1 .بازبینی سیستم محاسباتی نرمافزارها بهمنظور کاهش خطا در محاسبه 2 .در نظرگرفتن قسمتی در نرمافزار مبنا تا بتوان محیط کف مجاور خاک را بهجای مساحت آن به عنوان مبنای محاسبه برای توان حرارتی کف مجاور خاک وارد کرد. 3 .در نرمافزار مبنا برای جدارهای مجاور فضای کنترل نشده ضریب کاهشی در نظر گرفته نمیشود که باید نسبت به رفع این مشکل اقدام شود. 4 .بازبینی پایگاه داده های هر دو نرمافزار جهت مطابقت ضرایب انتقال حرارت عناصر مختلف در آنها با ضرایب انتقال حرارت همین عناصر در مبحث 19 مقرارت ملی ساختمان 5 .بازبینی پایگاه داده های هر دو نرمافزار بهخصوص نرمافزار مبنا جهت اصلاح و مطابقت داده های مربوط به ضرایب انتقال حرارت مرجع با ضرایب انتقال حرارت مرجع موجود در مبحث 19 مقررات ملی ساختمان 6 .در نرمافزار BCS19 محاسبات انتقال حرارت مرجع برای برخی جدارها انجام نمیشود و جدول مقابل آنها خالی است لذا با بازبینی این نرم افزار باید نسبت به حل این مشکل اقدام شود. باسپاس ازنویسندگان مقاله دکتر محمد هادیانپور دکتر محمد جواد مهدوی نژاد تخصصی ترین مجموعه تولید وارایه عایقهای حرارتی صوتی و ضدحریق طبق مبحث ۱۹ و ۱۸ و ۳ مقررات ملی ساختمان را که مجموعه پادنار وودبکوپاک و نانوعایق فناور است خدمتتان معرفی میکنیم